سلامت نیوز-*دکتر علی مرسلی: سلامتی مهمترین قسمت زندگی ما است. سلامتی درواقع خود زندگی است. وقتی سلامتی ما در معرض تهدید قرار گیرد، طبیعی است که سعی کنیم به بهترین شکل سعی در برگرداندن دوباره آن کنیم. با همین نوع نگاه، زمانی که بیمار میشویم دوست داریم بالاترین سطح خدمات پزشکی را داشتهباشیم؛ یعنی در بهترین مرکز درمانی، توسط بهترین پزشکها بیماری ما درمان شود؛ اما گاهی در ارزیابی و تشخیص این «بهترین»، راه را به خطا میرویم. نمونه این مسیر خطا، مراجعه به پزشکان متخصص برای مشکلات پزشکی اولیه و ساده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از سایت دندانه، برای مثال شما یکروز صبح از خواب بیدار میشوید و در قفسهسینهتان احساس درد میکنید. بلافاصله بعد از جستوجو، شماره تلفن یک متخصص قلب را گیر میآورید و اولین وقت را از او میگیرید. بعد که توسط متخصص قلب ویزیت شدید، ایشان تستهای تشخیصی برایتان در نظر میگیرند. پاسخ تستها را برایشان میبرید و ایشان تشخیص میدهند که مشکلی در قلبتان وجود ندارد و کارتان با ایشان تمام شده است!
شاید مشکل از معده یا ریهتان باشد و بهتر است که با پزشکان دیگری هم مشورت کنید! شما بلافاصله از یک پزشک فوقتخصص ریه وقت میگیرید! ایشان بررسی و آزمایش میکنند و در ریه شما هم مشکلی را تشخیص نمیدهند.
به همین ترتیب نزد یک متخصص گوارش میروید و ایشان شما را معاینه میکنند و مشکل اساسی در سلامت شما پیدا نمیکنند. هنگام این بررسیها هرکدام از این متخصصان توصیههایی به شما کرده و داروهایی هم شاید تجویز میکنند. متخصص قلب پرولاپس برای شما تشخیص میدهد (که خیلی از افراد دارند و مشکلی در زندگی روزمره برایشان ایجاد نمیکند) متخصص گوارش مختصری ریفلاکس در شما تشخیص داده (که بعد از خوردن غذاهای خیلی پرچرب و سنگین ممکن است در خیلیها وجود داشته باشد) و… درنهایت بعد از چند روز درد سینه شما که احتمالا به دلیل نوع خوابیدنتان روی تخت، یا کوفتگی عضله بوده برطرف میشود و شما با یک کیسه دارو و کلی تشخیص و مدارک پزشکی به زندگی خود ادامه میدهید!
ولی سوال اینجاست، آیا روندی که برای تشخیص و درمان در بالا طی شد، مدل درستی بوده است؟ آیا ما برای تشخیص و درمان مشکلات سلامتی خود باید مستقیم به متخصص مراجعه کنیم؟
در جامعه ما جو تخصص و تخصصگرایی همهگیر شده است. این قضیه فقط به پزشکی مربوط نمیشود. شما اگر به دنبال دانشمند علوم نانو باشید، ممکن است بهراحتی چندین نفر را در سطح دانشگاههای شهرتان پیدا کنید ولی برای کاری دمدستی مثل رفع عیب برق یک خودرو تولید داخل، بهراحتی نتوانید یک متخصص و خبره این کار را پیدا کنید! دلیل و علتش هم این است که همه ما نگاه غیرواقعی به تخصص پیدا کردهایم. مثلا تصور میکنیم فوقلیسانس یک رشته بیشتر از لیسانس در آن رشته خبره است. پزشک متخصص همیشه بهتر از پزشک عمومی میتواند مشکل ما را تشخیص دهد. درحالیکه حداقل درمورد پزشکی دید جنرال (عمومی) در تشخیص بیماریها بسیار مهم است. در فرهنگ ما عنوان «پزشک عمومی» خوب کمتر تعریف شده است. ویزیت بیشتر پزشکان و دسترسی به پزشکان متخصص بهطور مستقیم آنقدر ارزان و راحت است که من و شما بهراحتی و مستقیم نزد هر پزشک متخصصی میرویم. درحالیکه در بسیاری از کشورها بدون عبور از سیستم ارجاع و بدون تشخیص پزشکعمومی، مراجعه به متخصص ممکن نیست. یک پزشکعمومی خوب بسیاری از بیماریهای ساده و پیچیده ما را میتواند تشخیص دهد و حتی درمان کند. واقعا دلیل ندارد برای یک بیماری ساده به پزشک متخصص مراجعه کنیم. در حیطههای تخصصی هم حتی خیلی از موارد به پزشکی که الزاما تخصص گرفته باشد نیازی نیست!
برای مثال بیناییسنجی و تعیین نمرهعینک را اپتومتریست میتواند انجام دهد. دلیلی ندارد برای این کار نزد یک فوقتخصص قرنیه برویم! یا مراقبتهای هنگام بارداری و حتی زایمان طبیعی در خیلی از کشورهای دنیا توسط ماماها صورت میگیرد و نه متخصصان زنان و زایمان!
سیستم ارجاع در کشور ما خیلی صحیح و کارا نیست و سیاستگذاران نظام سلامت با طرحهایی مثل طرح پزشکخانواده سعی بر اصلاح آن دارند. در فیلمهای خارجی مشاهده میکنیم که دکترهای خانوادگی که با سابقه پزشکی تکتک اعضای خانواده آشنایی دارند به معاینه و معالجه بیماران میپردازند. البته ما تا رسیدن به این نقطه راه طولانیتری در پیش داریم. ولی قدماول اعتماد و اعتقاد به دانش پزشکانعمومی است. به این صورت که باور داشته باشیم پزشک عمومی بیشتر از ما درمورد تشخیص، درمان و ارجاعمان میداند و میتواند در صورت نیاز به متخصص بهطور صحیح ما را به پزشک متخصص مربوطه ارجاعدهد.
* دندانپزشک/متخصص درمان ریشه
نظر شما